جدول جو
جدول جو

معنی بی کوئی - جستجوی لغت در جدول جو

بی کوئی
مرادف بی کس و بی رفیق، (غیاث)، بی کسی، و بی کس و کو مترادف با یکدیگرند، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بی چونی
تصویر بی چونی
بی مانندی، بی مانند بودن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی خودی
تصویر بی خودی
بی هوشی، بی حالی، آشفتگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی روزی
تصویر بی روزی
بی نصیب، بی بهره از رزق وروزی، فقیر، محتاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بز کوهی
تصویر بز کوهی
در علم زیست شناسی حیوانی علف خوار شبیه آهو با شاخ های بلند و ریش دراز که برای گوشتش شکار می شود، پاژن، پازن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بوی کوهی
تصویر بوی کوهی
در علم زیست شناسی گیاهی صحرایی بومی خراسان که از ریشۀ آن نوعی صمغ به دست می آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بی کامی
تصویر بی کامی
محرومیت، ناکامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی پولی
تصویر بی پولی
فقر تهیدستی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی شویی
تصویر بی شویی
حالت و کیفیت بی شوهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی رویی
تصویر بی رویی
پرروئی، بیشرمی، بی حیائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی روشی
تصویر بی روشی
بی ادبی، بیراهی، خلاف ادب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی روزی
تصویر بی روزی
محتاج و فقیر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی روائی
تصویر بی روائی
کساد، بی رونقی بازار
فرهنگ لغت هوشیار
بی چششی بی بینشی بیمزگی، بی سلیقگی، عدم قدرت احساس زیباییها مقابل باذوقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
بی هوش بودن، بی فراستی، بی ادراکی
داروی بی هوشی: دارویی که به واسطه آن شخصی را بی هوش کنند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
Sedation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی خوفی
تصویر بی خوفی
Fearlessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی روحی
تصویر بی روحی
Lifelessness, Drabness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی کاری
تصویر بی کاری
Joblessness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی روحی
تصویر بی روحی
monotonía, falta de vida
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی روحی
تصویر بی روحی
monotonia, mancanza di vita
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
sedazione
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
sedação
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی روحی
تصویر بی روحی
monotonia, falta de vida
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
镇静
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی روحی
تصویر بی روحی
单调 , 无生气
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی روحی
تصویر بی روحی
monotonność, bezżyciowość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
sedacja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
седація
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی روحی
تصویر بی روحی
монотонність , безжиттєвість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی روحی
تصویر بی روحی
Tristesse, Leblosigkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
Sedierung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی روحی
تصویر بی روحی
однообразие , безжизненность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
седативный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی هوشی
تصویر بی هوشی
sedación
دیکشنری فارسی به اسپانیایی